شهادت حضرت علی (علیه السلام)
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: شهادت حضرت علی (علیه السلام)
شبکه سلام : 2 مهر 1387
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آقای هدایتی
در میان احادیث، مهمترین و بالاترین حدیثی که در فضیلت آقا امیرالمومنین (علیه السلام) بیان شده، بهویژه در منابع اهل سنت چه حدیثی است؟
استاد حسینی قزوینی
به نظر من، بالاترین حدیثی که در فضیلت آقا امیرالمومنین (علیه السلام) است، این است که مقام آن حضرت فراتر از دانش و فکر بشری است. همانطوری که خود حضرت علی (علیه السلام) در یک روایتی فرمودند:
و قولوا فی فضلنا ما شئتم بعد أن تثبتونا عبیدا مربوبین و لن تبلغ عقولکم علی ما آتانا الله من الفضل.
(و قولوا فینا ما شئتم فلن تبلغوا)
ما را را از مرتبه ربوبیت پائین بیاورید و هرچه میخواهید درباره فضل ما بگوید. اما عقل شما بشر به آنچه که خدا به ما داده است نخواهد رسید.
بصائر الدرجات، ص256 ـ الإحتجاج للطبرسی، ج2، ص233
لذا در روایتی در مختصر بصائر الدرجات نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
و ما عرفک الا الله و أنا.
یا علی! تو را جز خدا و من کسی نشناخته است.
مختصر بصائر الدرجات، ص125
این بالاترین سخنی است درباره امیرالمومنین (علیه السلام) که مقام او بالاتر از دانش بشری است.
روایتی را جناب خوارزمی ـ از علمای حنفی و از شخصیتهای برجسته اهل سنت ـ از إبن عباس نقل میکند:
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: لو أن الغیاض أقلام و البحر مداد و الجن حساب و الانس کتاب ما أحصوا فضائل علی بن أبی طالب علیه السلام.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: اگر تمام گیاهان قلم شوند و دریاها مرکب شوند و اجنه نویسنده شوند و انس و بشر حسابگر باشند، فضائل علی قابل شمارش نیست.
المناقب للخوارزمی، ص18 ـ لسان المیزان لإبن حجر العسقلانی، ج5، ص62
إبن کثیر میگوید:
مراد از أنفسنا، علی است.
تفسیر إبن کثیر، ج1، ص379
یعنی آقا امیرالمومنین (علیه السلام) همسنگ و همطراز نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) است. اگر فضائل حضرت علی (علیه السلام) همطراز فضائل پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نباشد، و أنفسنا معنا ندارد. تمام فضائل نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) غیر از نبوت، در امیرالمومنین (علیه السلام) هست.
زمخشری میگوید:
و فیه دلیل لا شئ اقوی منه علی فضل اصحاب الکساء.
این حدیث در ذیل آیه مباهله، که امیرالمومنین (علیه السلام) نفس و جان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شمرده شده است، قوی ترین و محکم ترین فضیلت برای اصحاب کساء است.
الکشاف للزمخشری، ج1، ص434
و روایتی هم هست که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
یا علی! ما سئلت الله شیئا الا سئلت لک مثله الا قال لی لا نبی بعدک
از خداوند برای خودم هر چه خواستم، برای تو هم همان را خواستم؛ مگر اینکه خداوند فرمود دیگر پیامبری بعد از تو نیست.
المعجم الأوسط للطبرانی، ج8، ص47 ـ السنة لعمرو بن ابی عاصم، ص582 ـ کنز العمال للمتقی الهندی، ج11، ص625 ـ بحار الأنوار للمجلسی، ج39، ص36
قاضی أیاز میگوید:
لا أعرف فی فضیلة علی حدیثا أفضل منه.
در فضیلت حضرت علی (علیه السلام)، حدیثی فراتر از این من ندیدم.
السنة لعمرو بن أبی عاصم، ص582
* * * * * * *
آقای هدایتی
آیا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از مظلومیت حضرت علی (علیه السلام) و ستمهایی که بر او روا خواهد رفت بعد از خود، خبر داده بودند یا خیر؟
استاد حسینی قزوینی
در این رابطه ما روایت زیاد داریم. در زیارت نامه آقا امیرالمومنین (علیه السلام) میخوانیم:
أشهد أنک أنت أول مظلوم و أول من غصب حقه.
گواهی میدهم که تو اولین مظلوم هستی و اولین کسی هستی که حقت غصب شد.
تهذیب الأحکام للطوسی، ج6، ص28 ـ فرحة الغری، ص135 ـ بحار الأنوار للمجلسی، ج97، ص265
در صحیح بخاری در ذیل آیه شریفه:
هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ
سوره حج/آیه19
از قول امیرالمومنین (علیه السلام) نقل میکند:
قال انا أول من یجثو بین یدی الرحمن للخصومة یوم القیامة و قال قیس بن عباد و فیهم أنزلت: هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ.
من اولین مظلومی هستم که فردای قیامت در محکمه عدل الهی، درباره کسانی که در مورد من ظلم کردند، مورد محاکمه قرار خواهد گرفت.
صحیح بخاری، ج5، ص6
در این رابطه از آقا نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) روایات متعددی داریم و من جمله این روایات:
عن إبن عباس، قال: خرجت أنا و النبی صلی الله علیه و سلم و علی فی حشان المدینة، فمررنا بحدیقة، فقال علی: ما أحسن هذه الحدیقة یا رسول الله! فقال: حدیقتک فی الجنة أحسن منه، ثم أومأ بیده إلی رأسه، ثم بکی حتی علا بکاؤه، قلت: ما یبکیک؟ قال: ضغائن فی صدور قوم لا یبدونها لک حتی یفقدونی. قلت: فی سلامة من دینی؟ قال: فی سلامة من دینک.
إبن عباس میگوید: روزی با نبی مکرم (صلی الله علیه و سلم) و علی در بیرون مدینه در داخل یک باغی بودیم و صحبت میکردیم. علی میگوید: دیدم که قطرات اشک از چشمان نبی مکرم (صلی الله علیه و سلم) سرازیر شد. گفتم: چرا گریه میکنی؟ گفت: کینههایی میبینم در سینه بعضی از اقوام که بعد از من، آن کینهها را بروز میدهند. گفتم: آیا دین من سالم میماند؟ گفت: بله دین تو سالم میماند.
مجمع الزوائد للهیثمی، ج9، ص118 ـ مسند أبی یعلی، ج1، ص427 ـ المعجم الکبیر للطبرانی، ج11، ص61 ـ شرح نهج البلاغة لإبن أبی الحدید المعتزلی، ج4، ص107 ـ میزان الإعتدال للذهبی، ج4، ص480
در روایت دیگری، حاکم نیشابوری در المستدرک علی الصحیحین آورده که امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود:
إن مما عهد إلیّ النبی (صل الله علیه و آله) أن الأمة ستغدر بی بعده.
یکی از وصیتهایی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در حق من کرد، این بود که فرمود: امت من بعد از من در حق تو خیانت و مکر و حیله میکنند.
المستدرک علی الصحیحین الحاکم النیشابوری ، ج3، ص140 ـ مجمع الزوائد للهیثمی، ج9، ص137 ـ شرح نهج البلاغة لإبن أبی الحدید المعتزلی، ج4، ص107
لذا امیرالمومنین (علیه السلام) هم بارها میفرمود:
ما زلت مظلوما منذ قبض الله نبیه و الی یوم الناس هذا.
از روزی که خداوند، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را به پیش خود برد، مظلومیت همواره با من بوده تا امروز.
شرح نهج البلاغة لإبن أبی الحدید المعتزلی، ج20، ص283
امیرالمومنین (علیه السلام) روزی به امام حسن (علیه السلام) فرمود:
و ایم الله یا بُنیّ ما زلت مبغیا علی منذ هلک جدک
قسم به خداوند! از روزی که جدت از دنیا رفته است، همواره ظلمها به طرف من سرازیر شده است.
الإمامة و السیاسة لإبن قتیبه دینوری، ج1، ص68، با تحقیق شیری
همچنین:
بینا علی علیه السلام یخطب إذ قام اعرابی فصاح: وا مظلمتاه! فاستدناه علی علیه السلام، فلما دنا قال له: إنما لک مظلمة واحدة و أنا قد ظلمت عدد المدر و الوبر.
امیرالمومنین (علیه السلام) مشغول خطبه خواندن بود و یک شخص عربی وارد مسجد شد و با صدای بلند گفت که در حق من ظلم شده است. حضرت علی (علیه السلام) رو کرد به آن عرب و در میان مردم گفت: در حق تو یک ظلم واقع شده است و به اندازه ذرات عالم در حق من ظلم شده است. به خدا من هم مظلوم هستم. بیا نزدیک تا در حق کسی که نسبت به ما ظلم کرده، با همدیگر نفرین کنیم.
شرح نهج البلاغة لإبن أبی الحدید المعتزلی، ج4، ص106 ـ الغارات للثقفی، ج2، ص768
* * * * * * *
آقای هدایتی
اوج مظلومیت حضرت علی (علیه السلام) را در چه میبینید؟
آقای هدایتی
بنده حدود 40 سال است که افتخار جیرهخواری کنار سفره حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) را دارم و حدود 27 سال است که 90% شبانه روزم را در بحث ولایت اهل بیت (علیهم السلام) و پاسخگویی به شبهات گذاشتهام. ولی قسم به علی (علیه السلام)! من خودم را عاجزتر از آن میدانم که بخواهم مظلومیت و حقیقت ظلمی که در حق حضرت علی (علیه السلام) روا داشته، بتوانم به تصویر بکشم. خود امیرالمومنین (علیه السلام) در نهج البلاغه صراحت دارد:
صبرت و فی العین غذی و فی الحلق شجی أری تراثی نهبا
من (در طول خلافت خلفاء) صبر پیشه کردم در حالیکه خار در چشمم و استخوان در گلویم مانده بود.
نهج البلاغه، خطبه3
از عزیزان بیننده تقاضا داریم که این تعبیر امیرالمومنین (علیه السلام) را زمزمه کنند. من گمان نمیکنم در شب شهادت امیرالمومنین (علیه السلام) احتیاجی به روضه خوان و مداح و مصیبت خوان داشته باشیم و این جمله امیرالمومنین (علیه السلام) در نهج البلاغه به خدا قلب انسان را کباب میکند:
اللهم إنی أستعدیک علی قریش، فإنهم قد قطعوا رحمی و أکفأوا إنائی و أجمعوا علی منازعتی حقا کنت أولی به من غیری و قالوا: ألا إن فی الحق أن تأخذه و فی الحق أن تمنعه، فاصبر مغموما أو مت متأسفا.
خدایا! مرا در برابر توطئۀ قریش یاری فرما، رَحِم مرا قطع کردند. اینها اجماع کردند که با من بجنگند... ، گفتند: بعضی از حقوق است که باید انسان بگیرد و بعضی از حقوق است که باید صرف نظر کند. سپس به من گفتند: یا به صورت غمناک صبر کن یا از غصه بمیر.
نهج البلاغه، خطبه 217
چه تعبیر زشت و وقیحی!
امیرالمومنین (علیه السلام) در کنار جنازه حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) میفرماید:
قل یا رسول الله عن صفیتک صبری و رق عنها تجلدی و اما حزنی فسرمد و اما لیلی فمسهد
در فراق حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، صبر و بردباری من کم شده است و توان خویشتنداری از دست رفته است. حزن من جاودانه است و شبهای من با شب زنده داری به سر میشود.
نهج البلاغه، خطبه202
یعنی دیگر در فراق حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، شبها خواب به چشمم نمیرود.
ظاهرا در جنگ صفین است که إبن عباس میگوید:
یا علی! میخواهم امشب حنائی درست کنم. ریش و سر مبارکتان سفید شده است و خضاب کنید.
حدود 30 سال از شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) گذشته است.
امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود:
إبن عباس! مگر نمیدانی که ما هنوز در مصیبت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) عزاداریم؛ عزادار که خضاب نمیکند.
من عقیدهام بر این است که اوج مظلومیت حضرت علی (علیه السلام) در این است که مردم حضرت علی (علیه السلام) را نشناختند و ناشناخته ماند؛ نه دوستانش او را شناختند و نه دشمنانش. حتی عقیدهام بر این است که پس از گذشتن 1400 سال، واقعیتهایی که در ابعاد وجودی آقا امیرالمومنین (علیه السلام) بوده است، برای ما ناشناخته مانده است.
جملهای را بگویم از فرزند آیت الله امینی (ره)، بزرگ امام شناس عصر ما و صاحب کتاب الغدیر که به خود من میفرمود:
پدرم در بستر مرگ بودند و دیدم لبهایش را تکان میدهد. نزدیک رفتم و عرض کردم که پدر جان! چیزی میخواهی برایت بیاورم؟ گفت: پسرم! از خداوند میخواهم که به من یک عمر طولانی و جاودانه بدهد. گفتم: میخواهی درباره ولایت و دفاع از امیرالمومنین (علیه السلام) چیزی بنویسی؟ گفت: میخواهم بنشینم و برای مظلومیت حضرت علی (علیه السلام) گریه کنم.
چندی پیش یکی از بزرگان نقل میکردند که یک شب به خواب مرحوم محمد تقی جعفری (ره) آمده بود و گفته بود:
آقای جعفری، ما که آمدهایم به عالم برزخ و کاری از دستمان ساخته نیست. حضرت علی (علیه السلام) خیلی مظلوم است و برای او زیاد کار کنید. تا میتوانید از مظلومیت حضرت علی (علیه السلام) دفاع کنید.
* * * * * * *
آقای هدایتی
آیا در منابع اهل سنت داریم که بیان شده باشد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) خبر داده باشد از شهادت امیرالمومنین (علیه السلام) یا بگونهای روایتی داشته باشیم که حاکی از این باشد که حضرت علی (علیه السلام) از شهادت خودش خبر داده باشد؟
استاد حسینی قزوینی
در منابع اهل سنت در این زمینه، بالای 60 روایت آمده است که آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از شهادت امیرالمومنین (علیه السلام) خبر داده است. من جمله، روایتی است که ابن اثیر جزری در أسد الغابة فی معرفة الصحابة میگوید:
عن ابن عباس، قال: قال علی یعنی للنبی صلی الله علیه وسلم: انک قلت لی یوم أحد حین أخرت عنی الشهادة و استشهد من استشهد، ان الشهادة من ورائک فکیف صبرک إذا خضبت هذه من هذه بدم و أهوی بیده إلی لحیته و رأسه، فقال علی: یا رسول الله! اما ان تثبت لی ما أثبت فلیس ذلک من مواطن الصبر و لکن من مواطن البشری و الکرامة.
ابن عباس میگوید: روزی امیرالمومنین (علیه السلام) به نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) عرضه داشت: در روز احد عزیزانی شهید شدند و من به شهادت نرسیدم و غصه مرا فرا گرفت که چرا شهادت نصیب من نشد؟ نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: شهادت پشت سر تو است. علی جان! آنروز چگونه صبر میکنی که محاسنت با خون سرت خضاب شود. امیرالمومنین (علیه السلام) گفت: یا رسول الله! اگر همچنین شهادتی نصیب من بشود و محاسن من با خون سرم خضاب شود، این جای بشارت و مژده است نه صبر کردن.
أسد الغابة فی معرفة الصحابة لإبن الأثیر، ج4، ص34 ـ کنز العمال للمتقی الهندی، ج16، ص194
جابر بن عبدالله هم روایت کرده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
إنک مقتول و هذه مخضوبة من هذه لحیته من رأسه.
علی جان! تو به شهادت خواهی رسید. این محاسنت با خون سرت خضاب خواهد شد.
المعجم الکبیر للطبرانی، ج2، ص247 ـ مجمع الزوائد للهیثمی، ج9، ص136
از عایشه نقل شده است:
رأیت النبی صلی الله علیه و آله التزم علیا و قبّله و هو یقول بأبی الوحید الشهید.
عایشه میگوید: دیدم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روزی حضرت علی (علیه السلام) را در بغل گرفته است و به سینه چسبانده است و او را میبوسد و میگوید: پدرم فدای آن باد که تنها و غریب به شهادت میرسد.
مجمع الزوائد للهیثمی، ج9، ص138 ـ مسند أبو یعلی، ج8، ص55 ـ تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج42، ص549 ـ المناقب الخوارزمی، ص65، حدیث34
به نظر من تعبیر عجیبی است که نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) به امیرالمومنین (علیه السلام) بگوید:
پدرم فدای تو باد که تو تنها و غریب شهید میشوی.
اما راجع به اینکه خود امیرالمومنین (علیه السلام) از شهادتش خبر داده یا نه؟ روایات متعددی در این زمینه داریم. شاید بتوان ادعا کرد که بالای 34 روایت در منابع اهل سنت آمده است. من جمله آقای احمد بن حنبل، رئیس حنابله، در مسند خود از زید بن وهب نقل میکند:
إتق الله یا علی فانک میت، فقال علی: لا، بل مقتول ضربة علی هذا تخضب هذه.
روزی تعدادی از خوارج پیش حضرت علی (علیه السلام) آمده بودند. یکی از خوارج به نام جعد بن بعجه به حضرت علی (علیه السلام) گفت: تو یک روزی خواهی مرد. امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود: خیر، من نخواهم مرد، بلکه به شهادت خواهم رسید. ضربتی بر فرق من وارد میشود که محاسن من خضاب خواهد شد.
مسند احمد، ج1، ص91 ـ کنز العمال للمتقی الهندی، ج11، ص297 ـ تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج42، ص544
همچنین ابن کثیر دمشقی سلفی در البدایة و النهایة نقل میکند:
و الذی فلق الحبة و برأ النسمة! لتخضبن هذه من هذه الحیته من رأسه، فما یحبس أشقاها.
امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود: قسم به خدائی که بشر را آفرید و دانه را شکافت، این محاسن من از خون سرم خضاب خواهد شد. چرا آنکه میخواهد مرا به شهادت برساند، آماده نمیشود.
البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج7، ص358
* * * * * * *
آقای هدایتی
آیا در منابع اهل سنت از قاتل امیرالمومنین (علیه السلام) نام برده شده است یا خیر؟
استاد حسینی قزوینی
ابن تیمیه، امام و پیشوای وهابیت، تعبیری دارد. این را من اول نقل بکنم تا عزیزان وهابی و آن جوانان عزیزی که فریب ابن تیمیه را خوردهاند و تصور میکنند که اسلام راستین در مذهب وهابیت است و حال آنکه اساس وهابیت برای نابودی اسلام است. ابن تیمیه وقتی به قاتل امیرالمومنین (علیه السلام) میرسد، میگوید:
و الذی قتل علیا کان یصلی و یصوم و یقرأ القرآن و قتله معتقدا أن الله و رسوله یحب قتل علی. ففعل ذلک محبة لله و رسوله فی زعمه.
کسی که حضرت علی (علیه السلام) را کشت، نماز میخواند و روزه میگرفت و قرآن میخواند و معتقد بود که خدا و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) کشته شدن حضرت علی (علیه السلام) را دوست دارند. به خیالش، یک کار خدا پسندانه و پیامبر پسندانه انجام داد.
منهاج السنة لإبن تیمیة، ج7، ص153
همچنین میگوید:
کان من أعبد الناس و اهل العلم.
ابن ملجم از عابدترین مردم بود و از کسانی بود که عالم و دانشمند بود.
منهاج السنة لإبن تیمیة، ج5، ص47
این سخن آقای ابن تیمیه است در مورد قاتل امیرالمومنین (علیه السلام).
من از عزیزانی که فریب وهابیت را خورده اند، توجه شان را جلب میکنم به سخن نبی مکرم (صلی الله علیه و آله). شاید این عبارت را در بالای 50 کتاب از اهل سنت با سندهای متعدد آوردهاند که عبید الله ابن عباس نقل میکند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به حضرت علی (علیه السلام) فرمودند:
أن النبی صلی الله علیه و سلم قال لعلی: یا علی! من أشقی الأولین و الآخرین؟ قال: الله و رسوله أعلم. قال: أشقی الأولین: عاقر الناقة و أشقی الآخرین: الذی یطعنک یا علی.
شقیترین مردم امتهای نخستین و آخرین کیست؟ حضرت علی (علیه السلام) فرمود: خدا و پیامبرش بهتر میدانند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: شقیترین امتهای اول، کسی است که شتر حضرت صالح (علیه السلام) را پِی کرد و شقیترین امت من کسی است که تو را به شهادت میرساند.
الطبقات الکبری لإبن سعد، ج3، ص35 ـ أنساب الأشراف للبلاذری، ج3، ص259 ـ مجمع الزوائد للهیثمی، ج9، ص136 ـ أسد الغابة فی معرفة الصحابة لإبن الأثیر، ج4، ص35
همچنین آقای طبرانی از جابر نقل میکند:
من أشقی ثمود؟ من عقر الناقة. من اشقی امتی؟ قال: الله اعلم، قال: قاتلک.
شقیترین فرد قوم ثمود کیست؟ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: کسی که ناقه را پی کرد. شقیترین امت من کیست؟ حضرت علی (علیه السلام) فرمود: خداوند بهتر میداند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: قاتل تو، شقیترین امت من است.
المعجم الکبیر للطبرانی، ج2، ص247 ـ تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج42، ص550 ـ مجمع الزوائد للهیثمی، ج9، ص136
من از عزیزان تقاضا میکنم یک مقایسهای کنند بین سخن إبن تیمیه حرانی که در مدح إبن ملجم دارد و سخن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله).
* * * * * * *
آقای هدایتی
آخرین جمله امیرالمومنین (علیه السلام) قبل از ضربت خوردن، معروف و مشهور است:
فزت و رب الکعبة.
آخرین جمله امیرالمومنین (علیه السلام) قبل از شهادت چیست؟
استاد حسینی قزوینی
در این رابطه در منابع شیعه زیاد آمده است. مخصوصا در شب 21 ماه رمضان که در کتابهای متعدد مانند الإرشاد شیخ مفید (ره)، المناقب إبن شهر آشوب و غیره که چه ولولهای بود در خانه امیرالمومنین (علیه السلام) وقتی تمام بچهها در کنار بستر امیرالمومنین (علیه السلام) جمع شده بودند. اما جملهای دارد إبن أثیر جزری در کتاب أسد الغابة فی معرفة الصحابة ـ از کتاب معتبر رجالی اهل سنت ـ از عمرو بن ذی مُر نقل میکند:
عن عمرو ذی مر، قال: لما أصیب علی بالضربة، دخلت علیه و قد عصب رأسه، قال: قلت: یا أمیر المؤمنین! أرنی ضربتک، قال: فحلها، فقلت: خدش و لیس بشئ، قال: إنی مفارقکم، فبکتام کلثوم من وراء الحجاب فقال لها: اسکتی. فلو ترین ما أری لما بکیت، قال فقلت: یا أمیر المؤمنین! ماذا تری قال هذه الملائکة وفود و النبیون و هذا محمد صلی الله علیه و سلم یقول یا علی أبشر فما تصیر إلیه خیر مما أنت فیه.
وقتی امیرالمومنین (علیه السلام) ضربت خورده بود، رفتم خدمت ایشان و عرضه داشتم که آن جای ضربت را به من نشان بده. ایشان هم جای ضربت را باز کرد و نشان داد. گفتم: یک خراشی است که خوب خواهد شد. گفت: خیر، من با این ضربت، پیش خدا خواهم رفت.ام کلثوم دختر امیرالمومنین (علیه السلام)، وقتی این جمله را شنید، شروع کرد به گریه کردن. امیرالمومنین (علیه السلام) گفت: دخترم آرام باش. اگر میدیدی آنچه را که من میبینم، گریه نمیکردی. گفتم یا امیرالمومنین (علیه السلام): چه میبینی؟ الان ملائکه را میبینم که دسته دسته به پیشواز من آمدهاند و پیامبران گرامی به استقبال من آمدهاند و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) است که به من میگوید یا علی مژده باد بر تو! آنچه که میخواهی بیایی و ببینی، خیلی بهتر است از دنیایی که در آن هستی.
أسد الغابة فی معرفة الصحابة لإبن الأثیر، ج4، ص114
آقای زمخشری در ربیع الأبرار از أسماء بنت عمیس تعبیری دارد:
أنا لعند علی بن أبی طالب (علیه السلام) بعد ما ضربه ابن ملجم، إذ شهق شهقة، ثم أغمی علیه، ثم أفاق فقال: مرحبا، مرحبا، الحمد لله الذی صدقنا وعده و أورثنا الجنة، فقیل له: ما تری؟ قال: هذا رسول الله و أخی جعفر و عمی حمزة و أبواب السماء مفتحة و الملائکة ینزلون یسلمون علی و یبشرون و هذه فاطمة قد طاف بها و صائفها من الحور و هذه منازلی فی الجنة، لمثل هذا فلیعمل العاملون.
میگوید من در شب آخر نزد امیرالمومنین (علیه السلام) بودم. ایشان یک نالهای کرد و غش کرد و وقتی به حال عادی برگشت، گفت: خوشا خوشا! خدایا شکر که به وعده ات عمل کردی. گفتم: چه میبینی؟ گفت: این پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است که آمده به پیشواز من، برادرم جعفر طیار، عمویم حمزه سید الشهداء، تمام درهای آسمان برای ورود من گشوده شده است. ملائکه الهی دسته دسته فرود میآیند و بر من سلام میدهند و بشارت میدهند. حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با دستهای از حور العین به استقبال من آمده اند. جایگاه من را در بهشت به من نشان میدهند. چه زیباست که همه برای این مقام و مرتبه عمل کنند.
ربیع الأبرار للزمخشری، ج4، ص208
* * * * * * *
آقای هدایتی
آیا نوشتهها و کتابهایی در منابع اهل سنت است که شهادت امیرالمومنین (علیه السلام) حتی تأثیری بر جمادات داشته است؟
استاد حسینی قزوینی
روایتی را حاکم نیشابوری از علمای بزرگ اهل سنت در کتاب المستدرک علی الصحیحین نقل میکند از أسماء أنصاریه که میگوید:
ما رفع حجر بإیلیا لیلة قتل علی الا و وجد تحته دم عبیط.
در شب شهادت امیرالمومنین (علیه السلام) من طرف بیت المقدس بودم، هیچ سنگی را بر نداشتیم، مگر اینکه دیدیم در زیر آن سنگ، خونهای لخته شده است.
المستدرک علی الصحیحین الحاکم النیشابوری، ج3، ص144
همچنین حاکم نیشابوری از إبن شهاب نقل میکند:
فقال (عبد الملک) لی: یا بن شهاب! أتعلم ما کان فی بیت المقدس صباح قتل علی بن أبی طالب؟ فقلت: نعم، فقال: هلم، فقمت من وراء الناس حتی أتیت خلف القبة، فحول إلی وجهه فاحنا علی فقال ما کان؟ فقلت: لم یرفع حجر من بیت المقدس إلا وجد تحته دم، فقال: لم یبق أحد یعلم هذا غیری و غیرک، لا یسمعن منک أحد، فما حدثت به حتی توفی.
من رفتم به طرف دمشق و عبدالملک را دیدار کردم و سلام دادم و با او گفتگو کردم. ایشان سوال کرد: خبر داری که روز شهادت حضرت علی (علیه السلام) در ناحیه بیت المقدس چه اتفاقی افتاد؟ گفتم: بله. از مردم جدا شدیم و رفتیم پشت پرده و گفت: برای من نقل کن. گفتم: در هنگام شهادت حضرت علی (علیه السلام)، هیچ سنگی در بیت المقدس برداشته نشد مگر اینکه دیدیم در زیر آن خونی است. گفت: این قضیه را کسانی که مطلع هستند، همه از دنیا رفتهاند و غیر از من و تو کسی نمیداند. به من گفت که این قضیه را به جایی نگو.
المستدرک علی الصحیحین الحاکم النیشابوری، ج3، ص113 ـ تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج42، ص567 ـ فرائد السمطین، ج1، ص389
چون این قضیه در زمانی بود که امیرالمومنین (علیه السلام) را در بالای منابر سب و لعن و ناسزا بدگوئی میکردند.
من در اینجا یک گلایهای از اهل سنت میکنم:
اینهایی که اینهمه از صحابه دفاع میکنند و به شیعیان اعتراض میکنند که شما به صحابه یا خلیفه اول و خلیفه دوم جسارت میکنید. ضمن اینکه ما هرگونه جسارت را از هر کسی و مقامی محکوم میکنیم، از این آقایان اهل سنت میپرسیم:
مگر حضرت علی (علیه السلام) صحابه نیست؟
مگر حضرت علی (علیه السلام) داماد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیست؟
مگر حضرت علی (علیه السلام) خلیفه نیست؟
شما چندبار در خطبههای نماز جمعه تان، در بالای منبرهایتان و در کتاب هایتان از کسانی که از حضرت علی (علیه السلام) بدگوئی کردند و دستور ناسزاگویی به حضرت علی (علیه السلام) را صادر کردند و به تعبیر خود صحیح مسلم که صحیحترین کتاب شماست، در جلد 5، صفحه 152 صراحت دارد که معاویه دستور سب حضرت علی (علیه السلام) را صادر کرد، آیا یک جمله در دفاع از حضرت علی (علیه السلام) گفته اید؟
آیا فقط صحابه منحصر شده است به جناب ابوبکر و عمر و عثمان و خالد؟
حضرت علی (علیه السلام) جزء صحابه نیست؟
اینکه ذهبی میآید نسبت به عمار، با آنهمه فضائلش، میگوید عمار در آخر عمرش خرفت و دیوانه شده بود، آیا عمار احتیاجی به دفاع ندارد؟
ابوذری که مظلومانه در ربذه و به دور از زن و بچه جان میدهد، صحابه نیست و احتیاجی به دفاع ندارد؟
* * * * * * *
آقای هدایتی
چرا محل دفن امیرالمومنین (علیه السلام) تا مدتها مخفی بوده است؟
استاد حسینی قزوینی
در این رابطه هم روایت شیعه و سنی زیاد است و من فقط چند روایت از آقا امام باقر(علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) عرض میکنم.
این هم یکی از مظلومیتهای ویژه حضرت علی (علیه السلام) است. حضرت علی (علیه السلام) خلیفه و امام مسلمین است، ولی جنازه او را شبانه بردند و دفن کردند.
امام باقر(علیه السلام) فرمود:
عن أبی جعفر علیه السلام أنه کان فی وصیة أمیر المؤمنین أن أخرجونی إلی الظهر، فإذا تصوبت أقدامکم و استقبلتکم ریح فادفنونی و هو أول طور سینا، ففعلوا ذلک.
جدم حضرت علی (علیه السلام) وصیت کرد که وقتی من از دنیا رفتم، مرا به پشت کوفه ببرید و هر کجا که دیدید قدم هایتان حرکت نمیکند و بادی میوزد، مرا همانجا دفن کنید. آنجا اول طور سینا است که حضرت موسی (علیه السلام) در آنجا به مناجات با خدا پرداخت.
تهذیب الأحکام للطوسی، ج6، ص34 ـ بحار الأنوار للمجلسی، ج13، ص219
مرحوم شیخ مفید (ره) از جابر نقل میکند:
عن جابر بن یزید، قال: سألت أبا جعفر محمد بن علی الباقر علیه السلام: أین دفن أمیر المؤمنین علیه السلام؟ قال: دفن بناحیة الغریین و دفن قبل طلوع الفجر و دخل قبره الحسن و الحسین و محمد بنو علی علیه السلام و عبد الله بن جعفر رضی الله عنه.
از امام باقر(علیه السلام) سوال کردند: امیرالمومنین (علیه السلام) را کجا دفن کردند؟ حضرت فرمود: در ناحیهای از غری (نجف). قبل از طلوع فجر که همه خوابند و در ظلمت شب، او را دفن کردند. امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) و محمد و عبد الله جعفر او را دفن کردند.
الإرشاد للمفید، ج1، ص24 ـ بحار الأنوار للمجلسی، ج42، ص220
در روایتی در تهذیب الأحکام:
قلت لأبی عبد الله (علیه السلام) أین دفن أمیر المؤمنین (علیه السلام)؟ قال: دفن فی قبر أبیه نوح (علیه السلام)
از امام صادق (علیه السلام) سوال کردند که حضرت علی (علیه السلام) را کجا دفن کردند؟ فرمود: در قبر پدرش حضرت نوح (علیه السلام) دفن کردند.
تهذیب الأحکام للطوسی، ج6، ص34 ـ فرحة الغری، ص93
اما اینکه چرا قبر ایشان مخفی بود، این هم دردی است که نمیدانم بینندگان طاقت شنیدن این عبارت را دارند یا نه؟
امام صادق (علیه السلام) میفرماید:
ان أمیر المؤمنین (علیه السلام) أمر ابنه الحسن بن علی ان یحفر له أربع قبور فی أربع مواضع: فی المسجد و فی الرحبة و فی الغری و فی دار جعده ابن هبیره و إنما أراد بهذا أن لا یعلم أحد من أعدائه موضع قبره.
وقتی امیرالمومنین (علیه السلام) از دنیا رفت، به فرزندش امام حسن (علیه السلام) دستور داد که در 4 جا برای او قبر درست کنند. همانگونه که برای مادرش حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در قبرستان بقیع، چنیدن قبر درست کردند. در مسجد کوفه، در رحبه (7 کیلومتری بیرون کوفه)، در نجف و در خانه جعده فرزند هبیره. بخاطر اینکه دشمنان حضرت علی (علیه السلام) نفهمند قبر او کجاست.
بحار الأنوار للمجلسی، ج42، ص214 ـ فرحة الغری، ص32
در روایتی از امام جواد (علیه السلام) سوال کردند:
یابن رسول الله ! چرا قبر جدت تا زمان امام صادق (علیه السلام) مخفی بوده است؟ فرمود: از ترس دشمنان و خوارج که اینها بروند جنازه حضرت علی (علیه السلام) را از قبر در بیاورند و آتش بزنند. به خاطر همین قبر جدم مدتها مخفی بود.
* * * * * * *
* * * * * * *
* * * * * * *
««« و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته »»»